نوشته شده توسط : حسین مبشر
نوشته شده توسط : حسین مبشر
یک روز ملا نصر الدین برای تعمیر بام خانه خود مجبور شد، مصالح ساختمانی را بر پشت الاغ بگذارد و به بالای پشت بام ببرد. الاغ هم به سختی از پله ها بالا رفت . ملا مصالح ساختمانی را از دوش الاغ برداشت و سپس الاغ را بطرف پایین هدایت کرد. :: بازدید از این مطلب : 283 نوشته شده توسط : حسین مبشر
باز هم از خدای بزرگ ممنونم که دشمنان ما را از احمقها قرار داده است... تا آخر ایستاده ایم... ماه و آب
مشک برداشت که سیراب کند دریا را :: بازدید از این مطلب : 291 نوشته شده توسط : حسین مبشر
چکیده :با وجود فضاسازیهای پرهیاهوی اقتدارگرایان علیه رهبران جنبش سبز، که با شعارهای مرگ در صحن مجلس و تجمعات غیرقانونی و همراهی پلیس و دستگاههای امنیتی و حاکم کردن فضای خفقان بر حوزه و دانشگاه و جامعه همراه بود، رئیس دستگاه قضایی بار دیگر آب پاکی را روی دست همهی حامیان کودتا ریخت و تاکید کرد که دستگیری موسوی و کروبی هنوز هم به مصلحت... دو روز پس از فضاسازیهای پرهیاهوی اقتدارگرایان علیه رهبران جنبش سبز، که با شعارهای “مرگ بر” در صحن مجلس و تجمعات غیرقانونی و همراهی پلیس و دستگاههای امنیتی و حاکم کردن فضای خفقان بر حوزه و دانشگاه و جامعه همراه بود، رئیس دستگاه قضایی بار دیگر آب پاکی را روی دست همهی حامیان کودتا ریخت و تاکید کرد که دستگیری موسوی و کروبی هنوز هم “به مصلحت نیست!” به گزارش کلمه، صادق لاریجانی که پیش از این هم چند بار به صراحت اعلام کرده بود که تشخیص این مصلحت با رهبری و نه هیچ کس دیگری است، این بار هم در حالی که صداوسیما و رسانههای دولتی، و وابستگان جناح دولتی در نهادهای امنیتی و حوزوی سنگ تمام گذاشته بودند، از همهی دستاندرکاران این فضاسازیها از جمله “نمایندگان مجلس، مسئولان و آحاد ملت انقلابی” تشکر کرد، اما به آنها گفت که: “باید مصلحت نظام را در نظر گرفته و برای محاکمه سران فتنه صبر پیشه کنند.” به نظر میرسد این “به مصلحت نبودن” با حضور گسترده مردم در تهران و شهرهای بزرگ کشور در روز ۲۵ بهمن بیارتباط نباشد؛ که در غیر این صورت، همانطور که بسیاری از سخنگویان جناح اقتدارگرا در این دو روز اعلام کردند، دیگر بیش از این نمیتوان برای دستگیری رهبران جریان منتقد دولت زمینهسازی کرد. رئیس قوه قضاییه همچنین در توضیح این “به مصلحت نبودن” به “جریانهای بسیار تند و غافلگیرکننده در کشورهای منطقه” نیز اشاره کرد. رئیس دستگاه قضا در عین حال به طور ضمنی، حصر خانگی موسوی و کروبی را نیز که پیشتر از سوی مسئولان رسمی تکذیب شده بود، تایید کرد و گفت: “دستگاه قضا راه را بر اطلاعیه پراکنی آنها خواهد بست و اجازه نمی دهد آنها از صبر و تحمل نظام اسلامی سوء استفاده کنند و امیدواریم که مردم شریف ایران با صبر و تحمل ما را همراهی کنند.” لاریجانی این سخنان را چند ساعت پس از تجمع – طبعا بدون مجوز – لباس شخصیها در مقابل منزل موسوی، کروبی، خاتمی و هاشمی مطرح کرد؛ تجمعاتی که پر از شعارهای توهینآلود و تهدیدآمیز بود و آخرین مرحله از دست و پا زدنها برای بازداشت موسوی و کروبی به شمار میرفت.
در این تجمعات که تا نیمههای شب ادامه داشت، شعارهایی همچون “تا هاشمی کفن نشود، این وطن وطن نشود” و “موسوی و کروبی اعدام باید گردند” سر داده شد و علیه سید حسن، سید یاسر و سید علی خمینی، نوههای امام خمینی، نیز شعارهای موهنی مطرح شد. :: بازدید از این مطلب : 296 نوشته شده توسط : حسین مبشر
ندای سبز آزادی از تناقضگویی دو نماینده رهبری در کیهان و دانشگاه درباره عکس شهید صانع ژاله خبر داد و با اشاره به اینکه یک مسئول نهاد نمایندگی رهبری در دانشگاهها، عکس مذکور را جعلی خوانده اما شریعتمداری در برنامه زنده تلویزیونی ادعا کرده که شهید ژاله، جاسوس او بوده!! نوشت: در حالی که حسین شریعتمداری، مدیر مسئول روزنامه کیهان در تلویزیون مدعی شده است که صانع ژاله خبررسان روزنامه کیهان بود و به عنوان مثال خبر دیدار با آیت الله منتظری را به این روزنامه داده است، مدیر تشکل های نهاد رهبری در دانشگاه ها، عکس صانع ژاله با آیت الله منتظری را جعلی دانست. روزنامه کیهان پس از ترور سعید حجاریان در اسفند ۷۹، سرمقاله ای به قلم حسین شریعتمداری نوشت و در آن حجاریان را با عنوان “سعید جان” مخاطب قرار داد. این درحالی بود که تا پیش از ترور عنوان حجاریان در روزنامه کیهان تئوری پرداز “فشار از پایین، چانه زنی در بالا” بود. در عین حال روزنامه کیهان در ستون خبرهای ویژه خود پس از ترور حجاریان مدعی شد که حجاریان به عنوان مدیرمسئول روزنامه صبح امروز با اعضای شورای سردبیری مشکل داشته است. خوشبختانه سعید حجاریان زنده ماند تا رسوایی روزنامه کیهان نمایان شود و دوباره حجاریان با عنوان نظریه پرداز جنگ روانی و این اواخر سرباز جنگ نرم علیه انقلاب نام گیرد. کیهان و حسین شریعتمداری هیچ گاه در مورد آن سرمقاله و خبر ویژه خود صحبت نکردند و ترجیح دادند خود را به فراموشی بزنند. شاید فکر نمی کردند حجاریان از تیر سعید عسگر به سلامت بیرون آید. این بار اما حسین شریعتمداری پس از آنکه مطمئن شد، صانع ژاله، دانشجوی کرد شهید شده است، “شهید دزدی” کرد و مدعی گردید که صانع ژاله دانشجوی بسیجی و خبرچین روزنامه کیهان بوده است و خبر دیدار با آیت الله منتظری را هم او بود که به کیهان داد. این در حالیست که برادر صانع ژاله، در مصاحبه مستقیم با تلویزیون صدای آمریکا این امر را تکذیب کرد و گفت کارت بسیجی که برای برادرش صادر شده توسط پسرخاله اش که از عوامل امنیتی شهرستان پاوه است جعل شده است. حجت الاسلام داود رنجبران مدیر تشکل های نهاد رهبری در دانشگاه ها در مصاحبه با خبرگزاری مهر هم پیش از این ادعای حسین شریعتمداری همه چیز را از اساس منکر شد و گفت اساساً عکس دیدار شهید ژاله با آیت الله منتظری جعلی است و این شهید هیچ گاه با آیت الله منتظری دیداری نداشته است. :: بازدید از این مطلب : 444 نوشته شده توسط : حسین مبشر
سلام... آلان متوجه شدم که برادرای جنگ سایبری با تمام منطق خودشون وبلاگ بلاگفام پاک کردن... گیرم که می زنید گیرم که می کشید با پرندهای نشسته در آشیانه چه می کنید.؟؟!! باطل رفتنی است... به امید ایران و ایرانی آزاد. یا حق... :: برچسبها: http://hoseinmobasher , blogfa , com/ فریاد عشق , :: بازدید از این مطلب : 211 نوشته شده توسط : حسین مبشر
در حالی که جمعی از نمایندگان مجلس در ایران خواستار برخورد شدید با معترضان و اعدام موسوی و کروبی شدهاند، جمعی از نمایندگان مجلس بحرین در اعتراض به کشته شدن یک هموطن خود در اعتراضات این کشور، از فعالیت دست کشیدند و احتمال استعفای خود را مطرح کردند. به گزارش رویترز، “ابراهیم المطر” عضو فراکسیون “وفاق ملی” در پارلمان بحرین اعلام کرد: فراکسیون “وفاق ملی” متشکل از تعدادی از نمایندگان شیعه در پارلمان بحرین امروز سه شنبه در اعتراض به کشته شدن یک شیعه بحرینی در تجمعات و راهپیمایی های دیروز مخالفین در این کشور، ادامه فعالیت خود را به حالت تعلیق درآوردند. المطر اضافه کرد: فراکسیون وفاق ملی طی روزهای آینده موضع نهایی خود در مورد استعفا از نمایندگی یا ادامه فعالیت بیان می کند. وی این اقدام نمایندگان فراکسیون وفاق ملی را شیوه ای برای بیان خواسته آنان برای مذاکره با دولت دانست. در ایران اما امروز گروهی از نمایندگان تندرو حامی دولت احمدی نژاد خواستار اعدام موسوی و کروبی و برخورد شدید با معترضان شدند. دیروز (۲۵ بهمن ماه) هم در ایران و هم در بحرین، مخالفان دولت به خیابانها آمدند و برخود خشونتآمیز پلیس و نیروهای لباسشخصی با تظاهرکنندگان، در هر یک از این دو کشور دست کم یک کشته بر جای گذاشت. :: بازدید از این مطلب : 551 نوشته شده توسط : حسین مبشر
بر اساس نظریه ولایت مطلقه فقیه لازمه پذیرش حکومت اسلامی، روا داشتن اختیارات مطلق برای فقیهاست. فقیه، حاکم علی الاطلاق است و همه اختیارات امام معصوم شیعه را دارا است؛ زیرا ولایت مطلق، به معنای رعایت مصالح عام در سرپرستی جامعهاست و چون حوزه حکومت، مصالح عمومی را نیز در بر میگیرد، بدون ولایت مطلق برپایی حکومت اسلامی و اجرای احکام دین ممکن نیست.[۱۸] به گفته سید علی خامنهای ، ولی فقیه تمام اختیارات پیامبر اسلام (حتی اختیار بر نفس و جان مسلمانان) را داراست و رای او بر نظر همه مردم و حتی سایر فقها برتری و رجحان دارد:
وی همچنین معتقد است که «اختیارات ولی فقیه در صورت تعارض با اراده و اختیار مردم، بر اختیارات و تصمیمات مردم، مقدم و حاکم است».[۲۰] ولایت فقیه و قانون اساسیولایت فقیه پس از انقلاب ۵۷ با مصوبه مجلس خبرگان به قانون اساسی جمهوری اسلامی اضافه شد و روز بروز اختیاراتش افزایش یافت. به بیان دیگر ولایت فقیه در متون شیعه تداعی کننده «فقاهت فقیه» است، در حالیکه پس از انقلاب مقصود روح الله آیتالله خمینی و همفكرانش از کلمه «ولایت فقیه» در اختیار گرفتن حاکمیت سیاسی با تمام اختیاراتی است که برای پیامبر و امام معصوم در مذهب شیعه وجود دارد.[۲۱] در پیش نویس قانون اساسی جمهوری اسلامی که در زمان دولت مهدی بازرگان تدوین شده بود اشارهای به ولایت فقیه نشده بود، آیتالله خمینی نیز بدون اشاره بدان ، پیش نویس را تایید کرد و با تصویب شورای انقلاب بجای رای گیری عمومی مجلس خبرگان به بررسی و تدوین نهایی قانون اساسی پرداخت. [۲۲] [۲۳] ولایت فقیه و مجلس خبرگان در مجلس ۷۵ نفرهای که ریاستش را دکتر بهشتی بر عهده داشت، به این پیشنویس اضافه شدهاند.[۲۴] گرچه اعضای مجلس خبرگان اطلاعات دقیقی از مذاکرات پشت پرده بدست ندادهاند ، اما بنا به متن رسمی مذاکرات (که در سال ۱۳۶۳ انتشار یافت) اول بار در جلسه سوم مجلس خبرگان سیدمحمد کیاوش نماینده خوزستان و پس از او عبدالرحمن حیدری نماینده ایلام و سپس حسن آیت به طرح موضوع پرداختند. [۲۲] [۲۳] بنا به روایتی که ابوالحسن بنی صدر نقل میکند ، پس از آگاهی از آنکه مجلس خبرگان تصمیم دارد قانون اساسی را بر مبنای ولایت فقیه تنظیم کند، او به همراه ۷ تن دیگر از جمله آیتالله طالقانی ،عزت الله سحابی ، علی گلزاده غفوری ، آیتالله مکارم شیرازی[۲۵] ، نوربخش و مقدم مراغهای تصمیم به استعفا در اعتراض به این موضوع داشتند اما نهایتا ماندن در مجلس خبرگان و مخالفت با اصل ولایت فقیه را به مصلحت میبینند. بنا به روایت وی مرتضی حائری یزدی (فرزند بنیانگذار حوزه علمیه قم) نیز با ولایت فقیه مخالف بود اما به بهانه کسالت از مطرح کردن مخالفت خود خودداری کرد.به گفته بنی صدر مکارم شیرازی نیز سخت بر علیه ولایت فقیه سخنرانی کرد و گفت امروز روز سیاه تاریخ ایران است.[۲۶] عزت الله سحابی میگوید آیتالله بهشتی نیز با ولایت فقیه مخالف بوده اما به وی گفتهاست :«الان شرایطی نیست که بتوانیم این مباحث را مطرح کنیم.» اما آنگونه که در متن منتشر شده از مذاکرات دیده میشود ، در جلسه رای گیری پیرامون ولایت فقیه پس از سخنرانی مهندس مقدم مراغهای در مخالفت با ولایت فقیه ، بهشتی در دفاع از آن سخنرانی کردهاست.[۲۷] آنگونه که از سخنان هاشمی رفسنجانی بر میآید ،علت آنکه آیتالله خمینی و سایر روحانیون در ابتدا ولایت فقیه را در پیش نویس قانون اساسی وارد نکردند ، سردرگمی آنان از چگونگی طرح آن بودهاست ، نه آنکه آیتالله خمینی ولایت فقیه را مد نظر نداشتهاست. از سویی آیتالله خمینی طی سخنانی تاکید دارد که اختیارات ولی فقیه به مراتب بیش از این است و برای جلوگیری از انتقاد روشنفکران به این مقدار قناعت کردهاند.[۲۸] در بازنگری قانون اساسی درسال ۶۸ شرط مرجعیت از شرایط ولی فقیه حذف و عبارت مطلقه اضافه و اختیارات وی گسترده تر شد. (اصل ۵۷ و ۱۱۰ قانون اساسی) نظرات مختلف پیرامون ولایت فقیهگرچه مرجعیت فقیه به عنوان یک متخصص در علوم مذهبی و به معنای رسیدگی به امور مذهبی شیعیان توسط فقیه سابقه تاریخی دارد. ـ که آن هم هر فرد شیعه با اختیار و تحقیق خود به طور مجزا فقیهی واجد شرایط را به عنوان متخصص آن هم فقط در احکام دین، برای خود و نه برای دیگران به عنوان مرجع انتخاب میکند ـ اما لزوم حاکمیت سیاسی فقیه بر جامعه تا پیش از نظام جمهوری اسلامی مطرح نشده بود و با مخالفت مراجع عظام تقلید در زمان خود مواجه شد. همچنین منتظری بعنوان بانی اضافه شدن اصل ولایت فقیه به قانون اساسی جمهوری اسلامی و ارائه اختیارات گسترده به وی، در سالهای پایانی زندگیاش مخالف سرسخت آن بود.
:: بازدید از این مطلب : 386 نوشته شده توسط : حسین مبشر
نوشته شده توسط : حسین مبشر
در پی بازداشت مجدد تقی رحمانی، نویسنده، پژوهشگر و مشاور مهدی کروبی، همسر وی نرگس محمدی بنا به تشخیص پزشکان معالج و جهت کنترل آثار فشارعصبی مجددی که بر او وارد شده، در بیمارستان بستری شد. لازم به ذکر است در آغاز موج دستگیری ها در آستانه ٢۵ بهمن، تقی رحمانی، فعال ملی – مذهبی و از مشاوران مهدی کروبی، نیمه شب چهارشنبه، بیستم بهمن ماه، توسط نیروهای امنیتی بازداشت شد. به گزارش جرس، نرگس محمدی، همسر رحمانی و از فعال حقوق بشری، قبل از رفتن نزد پزشک و سپس بستری شدن در بیمارستان، نامه ای سرگشاده خطاب به دادستان تهران نوشته و با شرح آنچه بر خانواده اش طی یورش نیمه شب ماموران لباس شخصی گذشته، خاطرنشان ساخت “…احساس کردم سرزمین مادریام به تاراج رفته و من بیپناه در سرزمینی غریب و بیگانهام… احساس میکنم دیگر مرگ ما را سزاوار است و بس.” به نام خداوندی که رحمت او وسیع و دائم است بر همه بندگان جناب آقای جعفری دولت آبادی دادستان محترم تهران با سلام و احترام اینجانب نرگس محمدی همسر تقی رحمانی این شکوائیه را خدمت حضرتعالی مینویسم و درخواست رسیدگی عاجل دارم. شب گذشته، ساعت ۲۰:۳۰ صدای زنگ منزل به صدا درآمد. سؤال کردم کیستید؟ گفتند با آقای رحمانی کار داریم. سری چرخاندم و تقی را صدا کردم. تقی در منزل نبود. گفتم نیست و آیفون را گذاشتم. من هم مشغول کار فرزندان کوچک ۴ سالهام بودم تا آماده خواب شوند. در را باز نکردم و کارهایم را ادامه دادم. من در وسط هال کنار دو کودکم بودم و با آنها صحبت میکردم که ناگهان در حدود ۲ متری خود ۵-۴ مرد با لباس شخصی را دیدم. آنچنان شوکه شده بودم که قادر به حرکت نبودم. زبانم بند آمده بود. من بیمار هستم. و روزی ۱۸ عدد قرص میخورم و تحت مراقبت پزشکان مغز و اعصاب و اعصاب و روان و ریه هستم. بیماری دیگری هم دارم که میبایست عمل جراحی شوم. دست و پاهایم بر اثر faintی که کردم سست شد و روی پاهایم لغزیدم. در را گرفتم تا زمین نخورم، اما دستانم سست و بیجان شد. گفتم شما کی هستید و چرا بدون اجازه وارد خانه شدید. از ترس نمیتوانستم تکان بخورم. پلههای خانه ما مستقیم وارد هال میشود و آنها در ورودی کوچه را با دیلم شکسته بودند و ۲ در ورودی دیگر را باز کرده بودند و بدون حتی یک یا الله یا صدایی آرام و بیصدا از پلهها بالا آمده بودند و من یک باره با دیدن چهره مردان ناشناس و در حالی که لباس نامناسبی بر تن داشتم و روسری بر سر نداشتم و آماده خواب بودم، زبانم بند آمده بود. در مقابلشان ایستادم و علی و کیانا، بچههای مظلوم و بیپناهم را به آغوش کشیدم تا نترسند. آنها مرتب از من میپرسیدند این ها دزدند؟ بعد از جر و بحث که در منزل من چه میکنید و من روسری ندارم، در مقابلم ایستادند و اجازه دادند تا بروم شال بردارم. به زحمت خودم را روی زمین کشیدم و یک شال از کشوی اتاق برداشتم و در مقابل دیدگان مردان ناشناس بر سر انداختم. نتوانستم مانتو بپوشم و لباس عوض کنم. روی زمین افتاده بودم. تقی واقعا پیش ما نبود و من هم چون مشغول خواباندن بچهها بودم متوجه نشده بودم که تقی برای تنظیم درجه شوفاژ به موتورخانه رفته است. به هر حال آنها در ورودی حاج خانم (صاحبخانه) را نیز شکستند و وارد منزل وی هم شدند. حاج خانم بعدا میگفت من روی تخت در اتاق خواب دراز کشیده بودم که دیدم چند مرد بالای سر من هستند. تقی هم در طبقه زیرزمین (۲ طبقه پایینتر) در موتورخانه مشغول کار بوده که یک مرتبه او را دستگیر کردند. اما بازداشت تقی رحمانی همچون بازداشت من در ۲۰/۳/۸۹ کاملا غیرقانونی بود. هیچگونه حکم ورود به منزل ما و حکم تفتیش آن و یا بازداشت تقی رحمانی در دست مأموران وجود نداشت. هر چه گفتیم این کار شما غیرقانونی است و ما باید به پلیس ۱۱۰ گزارش دهیم که مردان ناشناس بدون حکم بازداشت به طور غیرقانونی وارد منزل شخصی ما شدند و قصد بردن تقی را دارند، تلفن ما را برداشتند و اجازه زنگ زدن ندادند. تا ساعت ۲۳ شب منزل ما را دفعه قبل زیر و رو کردند. گفتم من شماره تلفن ۸ پزشک معالج خود را در موبایل و دفترچه تلفن دارم ضمن اینکه اینها ۶ ماه پیش توسط مأموران اطلاعات بررسی شده، آنها را به من بدهید چون من برای مراجعه به پزشکانم به آنها نیاز دارم. اما آنها اعتنایی نکردند و هر چه دستشان آمد از منزل ما بردند. تقی هم گفت تلفنهای ضروری نرگس را بدهید.اما ندادند. صبرم را از کف دادم. یکی از مأموران گفت ما شیر هستیم و چون شمشیر. فریاد زدم باشد چون قدرت دارید هر چه میخواهید ببرید حتی میخواهید لباسهای ما را هم بکنید و ببرید. من خدا را شاهد و ناظر و گواه میگیرم، علی و کیانا به شدت ترسیده بودند. دادستان محترم نمیدانم رنجی را که بر من و خانوادهام روا میدارند چگونه بر قلم جاری سازم. زمانی که ۲۰/۳/۸۹ وارد زندان اوین شدم سرحال و سالم بودم اما وقتی از آن در بیرون آمدم، با بیماری نگرانکنندهای دست به گریبان بودم. ۶ ماه است که تحت معالجه پزشکان هستم و هنوز من بیمارم و ناتوان. بارها درخواست کردم پاسپورتم را بدهند تا من برای معالجه از ایران بروم و ندادند. من دو کودک ۴ ساله دارم. زمانی که مرا بازداشت کردند کیانا را عمل کرده بودم. ناله میکرد و ضجه میزد و گریه میکرد. ۳ بار تا پایین پلهها مرا بردند و دخترم با صدای لرزان از من خواست تا او را ببوسم و بروم. ۳ بار بالا آمدم و او را بوسیدم. نگذاشتم اشکم را ببیند ولی خدا شاهد است که در دل خون میگریستم. کیانا را عمل جراحی کرده بودم. شکمش پر از بخیه و زخم بود. همان شب ساعت ۸ از بیمارستان به منزل آورده بودم. و باید مراقب بخیهها میبودم. دختر کوچک سه سال و نیمهام تب داشت.عمل جراحی سختی شده بود و من ۱۰ شب و روز بیدار بر بالین کوچکش بودم. در زندان آرزو کردم ای کاش مادر نبودم. آیا در این سرزمین مادر بودن گناه است؟ ای وای بر ما! این صحنه دیشب دوباره برای علی و کیانا، کودکان ۴ ساله معصوم من تکرار شد. آن ها تا صبح در خواب هذیان می گفتند. چندین نوبت مأموران با تقی با الفاظ بسیار نامناسب و دور از شأن یک مأمور رسمی حکومت با صدای بلند درگیر شدند و علی و کیانا با چشمان بهتزده و نگران به صحنه مینگریستند. علی راه میرفت و با خودش میگفت از خانه من برید بیرون. بابا را اذیت نکنید. به دلیل شوکی که بر من وارد شده بود و حملههای مکرر تا صبح قادر به ایستادن نبودم. ۲ بار تشنج شدید کردم. ای کاش مرده بودم و دیشب را ندیده بودم. بگذارید صادقانه بگویم دیشب وقتی مردان نامحرم ناشناس در مقابل من ایستاده بودند و مرا با سر و روی نامناسب میدیدند، احساس کردم در ایران نیستم. احساس کردم سرزمین مادریام به تاراج رفته و من بیپناه در سرزمینی غریب و بیگانهام. حال سؤال دارم از شمای مسئول و طلب پاسخ دارم: آیا زنان این سرزمین، بر مردان حکومت حلال شدهاند؟ آیا ما زنان و مادران دیگر حرمتی در این سرزمین نداریم؟ آیا با وضع ظاهری درون خانه دیدن من ، یک مادر، یک زن ۳۷ ساله در منزل شخصی و در شب هنگام توسط مردان ناشناس و نامحرم هیچ گناهی در پیشگاه خداوند متعال نیست؟ آیا ترسیدن کودکان بیپناه من، زیر و رو شدن اسباب منزلم در مقابل چشمان کودکانم نه یک بار بلکه به فاصله شش ماه یک بار، موجب آزار فرزندان کوچک من نیست؟ من چگونه روان آن دو معصوم بیگناه را از بردن مادر، از بردن پدر و از خاطرات تلخ پاک کنم؟ خدایا دنیای کودکانهشان چه با خشم و بیرحمی مکدر شده است. علی و کیانا، مرتب با مردان ناشناس صحبت میکردند و با دستهای کوچکشان به آنها اشاره میکردند که اینها وسایل ما را میبرند. مامان آنها دزد هستند؟ بابای من را نبرید، آقا!؟ بابا نرو، مامان من بابا را میخواهم… پس از بردن تقی کیانا روی موزائیکها دراز کشید و با صدای بلند گریه سر داد و پدرش را میخواست.من مثل یک مرده و بیجان نقش بر روی زمین ققط او را مینگریستم. دختر چهار سالهام را. میخواهم بگویم من یک انسانم، یک همسرم، یک مادرم وتکرار این همه درد و رنج دیگر در خیالم هم نمیگنجد. تقی رحمانی ۱۵ سال از عمر خود را در زندانهای جمهوری اسلامی ایران گذرانده به جرم آزادی بیان. و این هم سهمی دیگر. من هم ۱/۱۲/۸۹ دادگاهی خواهم شد به جرم مدافع حقوق بشر بودن و علی و کیانای کوچک و معصومم را به خدا خواهم سپرد. بازداشتکنندگان خود را ابتدا از نیروی انتظامی و سپس از وزارت اطلاعات معرفی کردند و بعد ساعت ۲۴ و۳۰ دقیقه بعد از نصف شب از وزارت اطلاعات بازجویان بنده زنگ زدند و گفتند تقی را ما نگرفتیم. و من در هول و هراسم از این بردن تقی که نمیدانم چه کسانی بردند و چرا بردند. اتهامش چه بود و چرا این گونه با ما رفتار کردند. در هراسم از شکسته شدن درهای منزلم. از ورود غیرقانونی افراد ناشناس. از احساس ناامن بودن حتی در منزلم. احساس تحقیری که از آنچه بر من دیشب گذشت، در تمام وجودم رخنه کرده، از هراس آینده علی و کیانا، از سنگدلی کسانی که باید حافظان امنیت خانواده من باشند، اما رنج و ستم و دلشکستگی بر من روا میدارند. ای خدای من ای کاش قدری با ما مهربانتر بودند. آیا این خواسته زیادی است؟ به خدا پناه میبرم. این نامه را در حالی برای حضرتعالی مینویسم که علی و کیانا خوابندو من عازم بیمارستان و دکتر. از شما میخواهم تا به شکواییه من رسیدگی فرمایید. شکایت از ورود غیرقانونی مردان ناشناس، بازداشت همسرم بدون حکم بازداشت. تفتیش منزلم بدون حکم تفتیش، ورود غیرقانونی مأموران به حریم شخصی خانوادهام شب هنگام، اذیت و آزار روانی کودکانم، تشدید بیماریام. از یک دادستان در حکومت اسلامی خواستهای مصرانه دارم ، شکایت از مردانی که مرا سر برهنه و با لباس نامناسب و در حالی می نگریستندکه بر اثر بیماریام بر زمین افتاده بودم. من یک زن ایرانی و یک مسلمانم. وبه خدا سوگند اگر از هر تجاوزو قانون شکنی بگذرم از تحقیری که در منزلم شدم نخواهم گذشت. احساس میکنم دیگر مرگ ما را سزاوار است و بس. در انتظار پاسخ آن مقام محترم قضایی چشم به راهم و تقاضای ملاقات فوری دارم. با احترام- نرگس محمدی/ ۲۱/۱۱/۸۹ گفتنی است به گزارش خبرنگار جرس، در جریان بازداشت تقی رحمانی، شش نفر مامور لباس شخصی با یورش به خانه این فعال شناخته شده ملی مذهبی ، بدون هیچگونه توضیحی وی را بازداشت کردند. ماموران از ساعت ۹ تا ۱۱ شب و مقابل چشمان علی و کیانا دو کودک خردسال تقی رحمانی و همسر بیمارش نرگس محمدی ، به تفتیش منزل این فعال سیاسی پرداختند و در ساعت ۱۱ شب وی را همراه دستنوشته ها ، کتب و کامپیوتر شخصی به مکان نامعلومی منتقل کردند. ماموران لباس شخصی هیچگونه حکم بازداشتی همراه نداشتند و در مورد علت بازداشت رحمانی هیچ توضیحی ندادند. آنها حتی از ارائه هرگونه کارت شناسایی و توضیح که از سوی چه ارگانی دستور بازداشت رحمانی را دارند، خودداری کردند و در پی بازداشت مجدد وی، حال نرگس محمدی همسر وی به شدت بد شده است و دچار حمله عصبی و فلج عضلانی شده است. نرگس محمدی نایب رئیس کانون مدافعان حقوق بشر از سال گذشته و به علت فشار های ناشی از بازداشتش دچار بیماری عصبی شده است که منجر به فلج عضلانی مقطعی در وی می شود. :: بازدید از این مطلب : 215 نوشته شده توسط : حسین مبشر
نوشته شده توسط : حسین مبشر
دوشنبه 25 بهمن روز مقایسه مردم، حکومت و سپاه ایران
با مردم،حکومت و ارتش مصر
جرس: به گزارش منابع خبری جرس از تهران تعیین ساعت و روز و مکان راهپیمائی از سوی میرحسین موسوی و مهدی کروبی با استقبال شدید مردم مواجه شده است. ساکنان تهران خود را برای تظاهرات مسالمت آمیز تاریخی دیگری از میدان امام حسین تا میدان آزادی آماده می کنند. مردم معتقدند حضور در خیابان و شرکت در این راه پیمائی کمترین کاری است که هر ایرانی می تواند برای نجات ایران انجام دهد
در تاکسی و اتو بوس ومترو مکررا شنیده شده اگر کسی در این روز شرکت نکرد حق ندارد نق بزند و ابراز نارضایتی کند. مگر ما از مردم مصر و تونس کمتریم؟ اگر همه با هم به خیابان بیائیم دیکتاتور و مامورانش هیچ غلطی نمی توانند بکنند. شرائط جدید جهانی به دیکتاتورها اجازه شلیک به معترضان را نمی دهد، فقط باید بخواهیم و بیائیم
از شهرستانها خبر می رسد مردم خود را برای برگزاری تظاهرات آرام و مسالمت آمیز 25 بهمن آماده می کنند. در هر شهر بویژه شهرهای دانشگاهی بزرگان شهر در حال رایزنی برای درخواست مجوز و تعیین مسیر راه پیمائی هستند. به گزارش منابع خبری جرس تا کنون شبکه های اجتماعی در شهرهای اصفهان، مشهد، شیراز، تبریز، اهواز، آمل، سنندج و یزد جلسات مقدماتی برگزاری راه پیمائی برگزار کرده اند و فردا برای ارائه درخواست مجوز راه پیمائی به استانداری یا فرماندراری مربوطه مراجعه خواهند کرد
اگرچه عکس العمل مقامات وزارت کشور با درخواست برحق مردم که می خواهند از طرق قانونی مطالباتشان را در حمایت از قیام آزادی خواهانه مصر و تونس به گوش حکومت برسانند پیشاپیش معلوم است، اما جمهوری اسلامی بر سر دو راهی خطرناکی قرار گرفته است: اگر مجوز بدهد همگان خواهند فهمید که اکثریت مردم با سیاستهای غلط نظام مخالفند، و اگر مجوز ندهد همراهی خود را با رژیم بن علی تونسی و مبارک مصری اثبات کرده است
تحلیل عمومی این است که طرفداران حکومت در روز 22 بهمن به میدان بیایند و مخالفان در روز 25 بهمن، هرچند 22 بهمن متعلق به همه ملت است نه طرفداران حکومت اما با توجه به خوی انحصار طلبی حاکمان همه مناسبتهای ملی مال حکومتی ها، در دیگر روزهای سال بگذارند مردم به اصل 27 قانون اساسی عمل کنند. آنگاه جهان وزن کشی کند که وزن کدام طرف سنگین تر است
عقلانیت در این است که هیچکدام از دو طرف در تظاهرات طرف دیگر شرکت نکند و ماموران انتظامی، سپاه و بسیج نیز در این دو روز بیطرف بمانند. راستی آیا سپاه و بسیج ایران از ارتش مصر کمترند که به روی هموطنان آزادی خواه خود آتش نگشایند؟ 25 بهمن روز آزمون و مقایسه است: مقایسه ملت ایران و ملت مصر، مقایسه حکومت ایران و حکومت مصر، مقایسه سپاه و بسیج ایران با ارتش مصر. امیدواریم در هر سه مقایسه ایرانیان روسفید و سربلند از بوته مبارزه بدر آیند :: بازدید از این مطلب : 359 نوشته شده توسط : حسین مبشر
نوشته شده توسط : حسین مبشر
نوشته شده توسط : حسین مبشر
با توجه به درخواست رسمی آقایان موسوی و کروبی برای راهپیمایی حمایتی از مردم مصر و تونس در 25 بهمن ساعت 3 بعد از ظهر ، مهمترین کاری که ما می توانیم انجام دهیم اطلاع رسانی است ، آن هم در سطح وسیع . بر روی دیوارها ،روی اسکناس ها ، ساختن نماهنگ و .... تا بار دیگر حماسه 25 خرداد خود را تکرار کنیم .
((...همراه شو رفیق ...))
:: بازدید از این مطلب : 370 نوشته شده توسط : حسین مبشر
زیبایی غیر از اینکه نعمت خداست. دام شیطان نیز هست. زمستان بدون بهار دل عاشق شکست خورده است. باید دنبال شادی ها گشت ولی غمها خودشان ما را پیدا می کنند. تکبر زائیده قدرت مادی است و تواضع زاییده ضعف معنوی. هزار تلاش آدم به اندازه یک تقدیر کارساز نیست. هیچ نظم و ساختاری در جهان وجود ندارد، مگر نظم و ساختاری که ما به آنها میبخشیم.
اگر به عمق اعتقادات نفوذ کنیم، درخواهیم یافت که تمام ارزش ها بی پایه و عقل ناتوان است. هر اعتقاد به صحت و درستی هر چیز ضرورتاً نادرست است. چون جهان حقیقی وجود ندارد. والاترین ارزشها خودشان را نابود میکنند و هدفی در کار نیست، چرا که هیچ وقت پاسخی نمی یابند. آدم بندی ست بسته میان حیوان و ابر آدم. بندی بر فراز مغاکی. آنچه در آدم بزرگ است این است که او پل است نه غایت.
:: بازدید از این مطلب : 268 نوشته شده توسط : حسین مبشر
این تاج مرد خندان این تاج گل سرخ را من خود بر سر نهادم . من خود خندهء خویش را مقدس خواندم. بهر چنین کاری هیچ کس دیگر را امروز چندان که باید نیرومند نیافته ام. شیطان روزی با من چنین گفت : خدا را نیز دوزخی هست : دوزخ او عشق به آدم است. و چندی پیش شنیدم که گفت : خدا مرده است . رحم خدا به آدم او را کشت. آموزش را در خانواده و دانش را در جامعه می آموزند و بینش را در تفکرات تنهایی. فریب بهار را نخور. تابستانی و پاییز و زمستانی هم هست. آدمی حق انتخاب ندارد چون محکوم و مجبور به سرنوشت است. یک عمر صرف کسب اعتقاد کردم و در پایان به بی اعتقادی رسیدم. آرامش مدام نیز کسل کننده است. گاهی طوفان هم لازم است. آدم امروز در پرستش بتان می زید بتان عرصهء اخلاق بتان گستره سیاست بتان عرصه فلسفه.خدایانی کاملا" باطل که خود آنها را بر ساخته آنگاه پرستیده اند.از این روی از راه راست بیراه گشته و همراه بر این باور پا می فشرده و از آن چنان جانبداری کرده تا اینکه به فرجامش رسیده موقفی که از همان آغاز به نیستی و فنا چشم داشت حتی از میان پر دلترین کسانمان چه اندک اند آنان که دانایی خویش را تاب توانند آورد آسودگی مادر هر روانشناسی است. آنگاه آیا هر روانشناسی تباهی است؟ . خدا پنداریست ! اما چه کسی است که این پندار را بیاشامد و نمیرد؟ در دنیا زندگیهای پر تلخی و مرارتی هم هستند که مرگ برای صاحبانشان سعادت است.
:: بازدید از این مطلب : 220 نوشته شده توسط : حسین مبشر
سرنوشت من این است که پس از مرگ دوباره به دنیا بیایم . اکنون به شما می گویم که مرا گم کنید وخود را بیابید.وتنها آن گاه که همگان مرا انکار کردید، نزد شما باز خواهم آمد. بدترین خوانندگان کتاب آنانی اند که چون «سربازان غارتگر» عمل می کنند، یعنی از هر جا که دستشان برسد تکه یی بر می دارند. اندیشه های ما، آری و نه گفتن های ما، و اگر و اما گفتن های ما، همه با همان ضرورتی از درون ما رشد می کنند که میوه از دل درخت- به هم مر بوط و با هم خویشاوندند، و همه از یک اراده، یک وضع جسمانی، یک خاک، و یک خورشید نشان دارند . تقریبا هر چیزی که وجود دارد در معرض تاویل است؛ زندگی خود چیزی نیست جز ستیزه و جدال ارزش ها و مبارزه برای تاویل اندیشه ها و آرمان ها. ایرانیان راستگوترین و راست تیرانداز ترین قوم تاریخ اند. زمان ما پیش رس بدنیا آمدگان هنوز فرا نرسیده است، فقط پس فردا از آن من است . زمین روزی از آن ابرآدم می شود . در جایی که دیگر تنها چیز درخشان زر دکانداران است دکانداران سروری کنند! امروز دیگر روزگار شهریاران نیست! آنچه امروز خود را ملت می نامد شایسته هیچ شهریاری نیست. بنگرید که این ملت ها خود اکنون چگونه چون دکانداران رفتار می کنند: آنان از کمترین بهره در هیچ زباله ای نمی گذرند! در کمین یکدیگرند و یکدیگر را می پایند و نام آن را ‹‹حس همجواری›› می گذارند . جنبش تساوی خواهی زنان موجب می شود زن از زنانه ترین غرایز خود دور می شود . برخلاف ‹‹اندیشه های مدرن›› درباره ی زن و مرد، آموزش واقعی در مورد رابطه ی جنس ها را باید در فرهنگ های شرقی یافت. سنجیدگی و هنر زن در دلربایی، شوخ وشنگی، و سبکسری است؟ چرا آنان باید به دنبال کشف حقیقت زن باشند ، در حالیکه هنر بزرگ او دروغگویی و مهم ترین مساله مورد علاقه اش سرو وضع و زیبایی است؟. مرد و زن هر دو خود را در مورد یکدیگر فریب می دهند، زیرا آنچه برای آنان گرامی و قابل احترام است، تنها آرمان های خودشان است.
زن بازیچه ای باد پاک و ظریف، همچون گوهری، رخشان از فضیلت های جهانی که هنوز در کار نیست.در عشق تان فروز ستاره فروزان باد! وامیدتان این باد: بادا که ابر آدم را بزایم!. :: بازدید از این مطلب : 188 نوشته شده توسط : حسین مبشر
آدم برتر از ابرآدم بسیار دور است . ابرآدم است که می آفریند . از ابرآدم است که آدم های برتر دلگرمی و شجاعت می گیرند . سرود ابرآدم ، سرود ارزش های نو آفریده است . درسی که از بازگشت جاودان می گیریم این است که چیز منفی باز نمی گردد. معنای بازگشت جاودان این است که هستی، انتخاب است. تنها آن چیزی باز می گردد که تصدیق کند یا تصدیق شود . عرصه عمل برای ابر آدم بی کرانه است . فرزانگی نمی تواند خود خواهانه باشد و فرزانه نمی تواند منزوی بماند . ارزش یابی هر چیز بستگی به توان خواهی آن دارد. در همه جا هر چه مورد انتقاد ابر آدم است همواره نوعی خواست ویرانگر و منفی وجود دارد.
نخستین نبرد با کسانی است که با احسان شان با ترحمِ حقارت انگیزشان، آدم را، آدم بیچاره یی را که خودش زیر بار شرم و احساس گناه در مانده است، از پا می اندازند و دومین دومین قلمرویی که منفی خواهی در آن حاکم است قلمرو آیین های اخلاقی و سیاست است. :: بازدید از این مطلب : 421 نوشته شده توسط : حسین مبشر
چهار فضیلت آدم والا عبارت است از : دلیری ، درون بینی ، همدلی و تنهایی که گرایش به آنها سبب پاکی می شود. باید از دگم گرایی ها در اندیشه فلسفی دوری کرد. غرور و فریب رواقیون دلیل علاقه آنها به اخلاق و آمیختن آن با طبیعت است. زیرا تفکر رواقی درواقع نوعی استبداد راندن بر خویشتن است و چون فرد جزئی از طبیعت است پس طبیعت نیز استبداد را بر او حاکم می کند. اراده یک احساس نیست بلکه شامل احساس های فراوان است و نمی توان آن را از اندیشه جدا کرد. در عین حال اراده یک شور است و کسی که اراده می کند به اشتباه اراده را با عمل یکی در نظر می گیرد. مردان بزرگ فقط آرمان های خود را نمایش داده اند. کسی که آرمان نداشته باشد کمتر لاابالی ست تا کسی که راه رسیدن به آرمانش را نمی داند. آدمی برای فرار از خدا طبیعت را عامل همه چیز می داند و هنجاری در طبیعت در کار نیست بلکه پدیده های طبیعی به دلیل قدرت به وجود می آیند. قدرت خواهی آدمی و نه میل به شناخت اولین عامل برای گرایش او به فلسفه بوده است. اراده زندگی برتر و نیرومند تر در مفهوم ناچیز نبرد برای زندگی نیست، بلکه در اراده جنگ اراده قدرت و اراده مافوق قدرت است!
می خواهم آدمیت را به تصمیم هایی وادارم که به سراسر آینده بستگی دارد. شاید چنین پیش آید که همه هزاره ها، والاترین عهد و پیمان های خود را بنام من ببندند.
:: بازدید از این مطلب : 275 نوشته شده توسط : حسین مبشر
عشق فریبنده و ویرانگر است نه نجات بخش. فریدریش ویلهلم نیچه آدمی به دلیل خواست " قدرت " به دنبال شناخت است نه به دلیل تشنگی عقل ناب. فریدریش ویلهلم نیچه علم جهان را بیان نمی کند بلکه تفسیر می کند و در واقع معنایی برای وجود نباید در نظر گرفت. فریدریش ویلهلم نیچه ذهن و اندیشه مسئول به اشتباه افتادن آدمی است. فریدریش ویلهلم نیچه برای آدمی بنیادی تر از بررسی حقیقت جستجوی ارزش آن بوده است و متافیزیسین ها همگی به دنبال ارزش گذاری مفاهیم متضاد بوده اند. فریدریش ویلهلم نیچه فیلسوف باید از ایمان به زبان فراتر رود زیرا مفاهیم در چارچوب زبان اسیر می شوند و نمی توان آنها را کاملا با زبان بیان کرد. فریدریش ویلهلم نیچه آنچه آدمی را والا می کند مدت احساس های والا در اوست نه شدت آن احساس ها. فریدریش ویلهلم نیچه آدمی را مشتاق زندگی ساده و همراه با ریاکاری اخلاق گرایانه می بینم. فریدریش ویلهلم نیچه زندگی بدون ، آهنگ اشتباه است. فریدریش ویلهلم نیچه
کسانی که به شهود دلایل منطقی را متصل می کنند راه اشتباه رفته اند. فریدریش ویلهلم نیچه :: بازدید از این مطلب : 259 نوشته شده توسط : حسین مبشر
روز مرگم، هر که شيون کند از دور و برم دور کنيد
:: بازدید از این مطلب : 422 نوشته شده توسط : حسین مبشر
هیچ پدیده ای اخلاقی نیست بلکه ما آن را اخلاقی تفسیر می کنیم. فریدریش ویلهلم نیچه :: بازدید از این مطلب : 425 نوشته شده توسط : حسین مبشر
اردشیر امیر ارجمند، مشاور حقوقی میرحسین موسوی، پیشنهاد داد که اگر حاکمیت واقعا مخالف دیکتاتوری است، در آستانهی ۲۲ بهمن بگذارند مردم ایران و جنبش سبز دست به راهپیمایی و تظاهرات مسالمتآمیز بزنند تا معلوم شود وضعیت حاکمیت در ایران بهتر است یا وضعیت مبارک و بن علی در مصر و تونس. دکتر امیر ارجمند در گفتوگو با کلمه، تاکید کرد: حرکت دموکراسیخواهی و عدالتجویانه که از ایران و با جنبش سبز آغاز شده بود، امروز سراسر منطقه از تونس تا مصر را فرا گرفته است. قطعا حرکتهای اعتراضی در کشورهای مختلف، ویژگیهای خاص خود را دارند، ولی وجه اشتراک آنها، مبارزه با دیکتاتوری و فساد است. مسلمانان با دیکتاتوری در هر لباسی مخالفند، چه در لباس دین چه در لباس سکولاریزمم این استاد ممتاز حقوق دانشگاههای تهران افزود: مردم منطقه نشان دادند که خواستار حق تعیین سرنوشت از طریق ایجاد حکومتهای دموکراتیک هستند. مسلمانان در ایران، تونس، مصر و جاهای دیگر نشان دادند که مخالف دیکتاتوری هستند و خود را ناگزیر از تحمل خودکامگان نمیدانند؛ چه به نام دین، چه به نام سکولاریزم و چه در لباس نظامیان. مشاور موسوی معتقد است که مردم ایران در تظاهرات میلیونی ۲۵ خرداد که تاکنون در هیچیک از دیگر کشورهای منطقه تظاهراتی به مانند آن برگزار نشده است، بلوغ سیاسی خود را برای اصلاحات مسالمتآمیز نشان دادند. دیکتاتوری فراعنه ایران و دیکتاتوری فراعنه مصر و تونس… وی ادامه داد: جای آن دارد که اکنون خودکامگان تهران، حتی در کسوت دیکتاتوری، از خود هوش و شعور بیشتری نشان داده و قبل از آنکه کشور را دچار خشونتهای کور نمایند، به رای مردم گردن بنهند. دیکتاتوری فراعنه ایران و لشکریان امنیتی و نظامی آنها، قطعا از دیکتاتوری بنعلی و مبارک مخوفتر و غیراخلاقیتر است، زیرا این دو حداقل برای استیلای دیکتاتوری خود از دین استفاده ابزاری نکردهاند. وی خاطر نشان کرد: این آقایان که مدتها به دنبال ارتقای سطح مناسبات خود با مبارک و بنعلی بودند و توفیق چندانی نداشتند، مزورانه و مانند دزدی که خود فریاد “آی دزد آی دزد” سر میدهد، سرکوب مردم مصر و تونس را محکوم میکنند. در حالی که دیکتاتوری، سرکوب و قتل و جنایت است؛ چه در قاهره باشد چه در تهران. اگر راست می گویید که مخالف دیکتاتوری هستید… دکتر امیر ارجمند سپس با ارائه پیشنهادی برای راستیآزمایی صداقت حاکمیت در مخالفت با استبداد و دیکتاتوری، گفت: اگر این آقایان راست میگویند و مخالف دیکتاتوری هستنند، به مردم ایران و جنبش سبز در آستانهی انقلاب شکوهمند ۲۲ بهمن اجازه راهپیمایی و تظاهرات مسالمتآمیز بدهند تا معلوم شود آیا وضعیت آنها در ایران بهتر از مبارک و بنعلی در مصر و تونس است یا خیر. وی تاکید کرد: ما از همهی فعالان و همراهان جنبش سبز در سراسر جهان خواستاریم با حمایت از جنبشهای دمکراتیک مردم مصر و تونس، پیام همبستگی مردم ایران را به آن برسانند. :: بازدید از این مطلب : 269 نوشته شده توسط : حسین مبشر
آنچه والا بودن یک فرد را ثابت می کند کرده های او نیست چون بیخ و بن آنها معلوم نیست و معانی مختلفی دارند ، والایی در ایمان به هدف و آرمان است. فریدریش ویلهلم نیچه :: بازدید از این مطلب : 347 |
|
آرشیو مطالب آخرین مطالب پیوند های روزانه مطالب تصادفی مطالب پربازدید چت باکس
تبادل لینک هوشمند پشتیبانی LoxBlog.Com
|